جورواجور

همه چیز از همه جا

جورواجور

همه چیز از همه جا

مریم سپید

 

عروس چمن مریم تابناک
گرو برده از نو عروسان خاک
که او را به جز سادگی مایه نیست
نکو روی محتاج پیرایه نیست

ادامه مطلب ...

خانه ام آتش گرفته

 

خانه ام آتش گرفته ست ، آتشی جانسوز
هر طرف می سوزد این آتش
پرده ها و فرشها را ، تارشان با پود
من به هر سو می دوم گریان
در لهیب آتش پر دود

ادامه مطلب ...

خوشا به حالت ای روستایی!

 

خوشا به حالت ای روستایی

چه شاد و خرم، چه با صفایی

ادامه مطلب ...

مهر مادری شعری زیبا از ایرج میرزا

 

داد معشوقه به عاشق پیغام

که کند مادر تو با من جنگ

هر کجا بیندم از دور کند

چهره پر چین و جبین پر آژنگ

ادامه مطلب ...

نامه‌ی یک متهم؛ شعری از مریم حیدرزاده

 

شاکی پرونده سلام ، درسته من متهمم
حتی برای متهم شدن پیش تو هم کمم
چه ذوقی کردم ، شنیدم گفتی شکایت می کنی
اما دلم گرفت که گفتی ، منو اذیت می کنی

ادامه مطلب ...