جورواجور

همه چیز از همه جا

جورواجور

همه چیز از همه جا

عمان

 

عمان که اینک کشور پادشاهی یا سلطان نشین عمان نامیده می شود، پیش از این، به تمامی نواحی شرق شبه جزیره عربستان اطلاق می شد. ولی بعدها این ناحیه، به عمان متصالح، یعنی امارات متحده عربی و سرزمین اصلی مسقط و عمان تقسیم گردید.

بخشی از خاک عمان، شبه جزیره مسندم یا رأس المسندم است که امارات های فجیره و شارجه آن را از بخش وسیع مرکز و جنوب جدا می کنند. میزان بارندگی در مناطق جنوبی (ظفار و صلاله) برخلاف مناطق مرکزی و شمالی، زیاد است، و ظفار به علت شدت بارندگی ناشی از تأثیر بادهای باران آور موسمی اقیانوس هند، به کوهستانی سبز تبدیل شده، و به این نام نیز معروف گشته است. این کشور دارای چند جزیره کوچک و بزرگ در دهانه تنگه ی هرمز و دریای عرب است که جزیره ی مصیره یکی از بزرگ ترین، آن ها به شمار می رود. جزیره ی مصیره از دیر باز پایگاه نظامی انگلیس بود و سپس از سوی آن کشور در اختیار آمریکا قرار گرفت. این جزیره هم اینک مرکز استقرار نیروی واکنش سریع آمریکا در منطقه و محل ایستگاه تقویتی B.B.C. است.

جمعیت عمان بر پایه سرشماری 1372 / 1993 اندکی بیش از دو میلیون نفرند که یک چهارم آنان، غیر عمانی و مهاجرند. تعداد مهاجرین عمان در مقایسه با سایر کشورهای عربی منطقه کمتر است. این امر، نتیجه ی محدودیت های ویژه ای است که به لحاظ مسائل امنیتی در عمان وضع گردیده است. بخش قابل توجهی از مهاجرین را هندیان تشکیل می دهند که از قدیم الایام در این کشور ساکن شده و اینک بازماندگان آنان عمانی محسوب می شوند. بخش دیگری از مهاجرین عمانی، سیاه پوستان آفریقایی هستند. جمعیت اصلی عمان هم، یک جامعه ی عشیره ای را نشان می دهد که از آداب و رسوم سنتی پیروی می کنند، و در آن درگیری دائمی به چشم می خورد. از دیگر ویژگی های عمان می توان به امور ذیل اشاره کرد:

 

الف - وضعیت فرهنگی و اقتصادی:

عمان تا 1349 / 1970 از لحاظ فرهنگی در سطح پائینی قرار داشت. اما در زمان سلطنت سلطان قابوس (سلطان فعلی) پیشرفت های فرهنگی چشمگیری در آن کشور روی داده است. از جمله:

1. زنان در دوران پادشاهی سلطان سعید (سلطان قبلی) (1311-1932/1349-1970) از تحصیل و حقوق اجتماعی محروم بودند، ولی هم اینک زنان حق تحصیل در سطوح مختلف و اجازه ورود به مجلس را دارند. نسبت بیشتر دانشجویان دختر به پسر و نیز ورود دو نماینده ی زن به مجلس آن کشور در همین راستا قابل تفسیر است.

2. قبل از 1349 / 1970 سه دبستان در عمان، آن نیز برای تحصیل فرزندان مقامات دولتی دایر بود. ولی پس از آن، بر شمار دبستان ها، مدارس راهنمایی و دبیرستان افزوده شد. نخستین دانشگاه این کشور در 1365 / 1986 تأسیس شد. البته هنوز نظام آموزشی کشور عمان، انگلیسی است و اکثر معلمان و استادان آن خارجی اند؛ به نحوی که اغلب استادان دانشکده ی تعلیم و تربیت و پزشکی این کشور را به ترتیب استادان مصری و کانادایی تشکیل می دهند.

3. در زمان سلطان سعید، هیچ رسانه ی گروهی در عمان وجود نداشت. اولین روزنامه در این کشور در 1349 / 1970 منتشر شد. این روزنامه در آغاز، در قطر چاپ و در عمان توزیع می شد. پس از آن، «مجله ی العقیده» توسط یک روزنامه نگار عمانی از اعضای نهضت آزادی ظفار چاپ گردید.

عمان تا اوایل قرن نه شمسی / شانزده میلادی، یکی از آبادترین و در عین حال، از مهم ترین مناطق شبه جزیره عربستان بود. اما در دوره ی سلطنت سعید بن تیمور، به یکی از عقب مانده ترین کشورهای جهان تبدیل شد. با روی کار آمدن سلطان قابوس، توسعه ی صنعتی کشور با تکیه به درآمدهای نفتی آغاز، و گرایش به توسعه ی صنایع داخلی، بازار آزاد، خصوصی و گسترش صنایع زیربنایی افزایش یافت. ولی نوسان قیمت نفت در بازارهای جهانی، کمی درآمدهای حاصل از فروش آن، و نیز کمبود نیروی انسانی ماهر، عمان را به سوی توسعه ی صنایع سبک سوق داده است. هم اکنون تولید مواد ساختمانی، سیمان و ذوب مس، اساسی ترین بخش های صنایع عمان را تشکیل می دهد.

با وجود نکات نگران کننده ای که در اقتصاد عمان به چشم می خورد و مهم ترین آنها، اتکای وافر اقتصاد عمان به درآمدهای نفتی است؛ تا حدی که تنها در 1370 / 1991 درآمد نفت، 86/1 درصد از درآمدهای صادراتی عمان را تشکیل می داد، نکات امیدوار کننده ای نیز در اقتصاد آن کشور وجود دارد که عبارت اند از: بهره گیری از ذخایر عظیم گاز و توسعه ی شبکه ی گاز رسانی، کاهش یا تغییر نظام اقتصاد مصرفی، بومی کردن نیروی کار و کاهش وابستگی به نیروی 350000 نفر مهاجران، به خدمت گرفتن بیشتر منابع معدنی چون اورانیوم و سرب و توسعه ی 38/2 درصدی نیروی کار بخش صنعت.

اما در سطح روابط خارجی، عمانی ها نخست با پرتغالی ها و سپس با ایرانیان درگیر بوده اند. ایرانیان دو بار طی سال های 1121 و 1171 / 1750 و 1800 به عمان لشکر کشیدند. انگلیسی ها، پرتغالی ها را از عمان راندند، ولی خود طی سالیان دراز به شکل مستقیم و غیر مستقیم بر عمان چنگ انداختند. عمان در اواخر قرن دوازده شمسی / هجده میلادی خود را تحت الحمایه ی انگلیس قرار داد، و این تحت الحمایگی در 1270 / 1891 با انعقاد قرارداد جدید، تشدید شد؛ ولی سرانجام در 1330 / 1951 به استقلال دست یافت.

 

ب - تشکیلات حکومتی:

عمان فاقد قانون اساسی است و تمام قوانین مورد نیاز این کشور، طی فرامین شاه تعیین و به مرحله ی اجرا در می آید. همه ی تشکیلات اداری و سیاسی این کشور، زیر نظر مستقیم سلطان کار می کنند. پادشاه وظایف نخست وزیر و وزرای دفاع، امور اقتصاد و دارایی و امور خارجه را انجام می دهد. عمان از داشتن یک مجلس مردمی نیز محروم است. در این کشور در 1360 / 1981 یک مجلس مشورتی انتصابی 45 نفره تشکیل شد که در 1369 / 1990 جای خود را به مجلس شورای ملی داد، ولی اعضای مجلس جدید هم از سوی معاون نخست وزیر در امور قانون، انتخاب و ریاست آن از سوی دولت تعیین می شود. در این کشور هیچ اتحادیه، حزب و انجمن سیاسی وجود ندارد و تشکیل و فعالیت گروه های سیاسی ممنوع است.

تا قبل از کودتای سلطان قابوس، عمان از ارتش مجهز، منظم و ملی بی بهره بود و وظیفه ی حراست از آن کشور را نیروهای خارجی، به ویژه انگلیسی ها انجام می دادند و تا مدت ها پس از آن نیز، مشاغل و پست های مهم ارتش در اختیار افسران و سربازان عالی رتبه ی انگلیسی قرار داشت. از دهه ی شصت شمسی / هشتاد میلادی به بعد، کار جایگزینی افسران بومی به جای افسران انگلیسی و سربازان پاکستانی ، بلوچی و ... آغاز شده است . ولی هنوز هم ، تعداد قابل توجهی از بیگانگان در ارتش آن کشور اشتغال به کار دارند. به هر جهت، در دهه های اخیر ، تلاش برای ایجاد یک ارتش منظم و ملی آغاز شده و ارتش عمان به سه نیروی دریایی، زمینی و هوایی، و به ترتیب به دو، نوزده و دو هزار نیرو مجهز شده است. ارتش جدید، مجهز به تانک های چیفتن، موشک های اگزوسه و هواپیماهای بمب افکن تاکتیکی جاگوار است. یک نیروی پنج هزار نفری مردمی (3) نیز موسوم به «القرق الوطینه» ارتش را در انجام مأموریت ها یاری می رساند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عمان توجه و هزینه بیشتری را برای ارتقای کمی و کیفی نیروی دریایی خود، مبذول داشته است.

 

ج - سیاست ها و خط مشی ها:

سیاست خارجی عمان فراز و نشیب هایی به خود دیده است. در دوران سلطنت سعید بن تیمور (1311 - 1349 / 1932 - 1970) بر اثر اعمال سیاست استبدادی، عمان به یکی از منزوی ترین کشورهای جهان تبدیل شد و روابط این کشور با عالم خارج در پائین ترین سطح قرار داشت. سلطان قابوس پس از جلوس به تخت سلطنت در 1349 / 1970 به برقراری ارتباط با دنیای خارج همت گمارد. نیاز به جلب حمایت جهانی برای سرکوب جنبش ظفار، عمان را وارد ساخت تا ارتباط بیشتری با جهان خارج برقرار نماید. سقوط شاه ایران سبب گرایش بیشتر عمان به آمریکا و پیوستن به شورای همکاری خلیج فارس شد. از 1364 / 1985 خط مشی روشن تر و فعال تری در سیاست خارجی عمان دیده می شود که گسترش ارتباط با ایران، برقراری رابطه با شوروی سابق، گشایش دفتر ساف و ایفای نقش میانجی گری در حل بحران های منطقه ای، از آن جمله است.

انگلیس نفوذ دیر پا در عمان دارد. این کشور، اولین دولت غربی بود که با عمان رابطه برقرار کرده و هم اینک نیز رابطه قدیمی دو کشور حفظ شده است. حضور و نفوذ انگلیس در این کشور بیش از هر کشور دیگر است و عمان یک کشور تابع سیاست های لندن شناخته می شود. نفوذ آمریکا نیز از 1350 / 1971 و به ویژه در دهه ی شصت شمسی در ابعاد مختلف به خصوص نظامی رو به گسترش نهاد. آمریکا در حال حاضر پایگاه های مهم و استراتژیکی در خاک عمان دارد.

با روی کار آمدن رژیم مارکسیستی در یمن جنوبی و حمایت آنان از مخالفان ضد دولتی عمان، روابط دو کشور به تیرگی گرایید. همسایگان دو کشور با مشاهده پیروزی انقلاب اسلامی و حمله ی شوروی به افغانستان، عمان و یمن جنوبی را به انعقاد قرار داد صلح در 1362 / 1983 تشویق کردند. دیدار ابوبکر العطاس رئیس جمهوری یمن جنوبی از عمان در 1367 / 1988 به ارتقای همکاری ها و حل اختلافات باقی مانده مرزی کمک کرد. ولی قرارداد مرزی بین عمان و آن کشور پس از اتحاد دو یمن در 1372 / 1993 در صنعا به امضا رسید.

عمان با امارات متحده عربی اختلافات ارضی داشته و گاه این اختلاف به درگیری نظامی محدود منجر شده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به توصیه غرب، عمان با دریافت کمک مالی سالانه از امارات متحده عربی، ادعاهای ارضی خود را مسکوت گذاشت و با برقراری روابط سیاسی و سفر متقابل سران دو کشور، اختلافات موجود، شدیداً کاهش یافت، ولی هنوز به کلی حل نشده است.

عمان در گذشته با عربستان سعودی هم اختلاف ارضی داشته است. اما هم اکنون عمان با درک موقعیت برتر عربستان در شورای همکاری خلیج فارس و بهره مندی از کمک های مالی آن کشور ،مشکلات موجود را حل و رابطه خوبی با آن کشور برقرار نموده است. و البته دیدار ملک فهد در 1368 / 1989 از مسقط، آغازی برای حل و فصل دائمی اختلافات مرزی بود.

روابط عمان و ایران، اغلب دوستانه و مبتنی بر همکاری های تجاری بود. ولی با ورود انگلیسی ها به منطقه، گاه روابط دوستانه دو کشور به تیرگی گرایید. به عنوان نمونه، روابط سیاسی ایران و عمان از سال های نخستین حکومت پهلوی تا 1349 / 1970 قطع بود. با روی کار آمدن سلطان قابوس، همکاری های متقابل مجدداً برقرار گردید، به گونه ای که کمک نظامی ایران به عمان برای سرکوب جنبش ظفار به ارتقای همکاری طرفین مدد رسانید، و به تحدید فلات قاره براساس خط عمود منصف دریا (4) در 1354 منجر شد.

چند ماه قبل از شروع جنگ تحمیلی، عمان جنگ روانی علیه عراق را که به علت حمایت آن کشور از مخالفین دولتی در جریان بود، متوقف کرد و همگام با عراق تبلیغات وسیعی را علیه ایران آغاز نمود. پس از آن نیز همسو با سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به جانبداری و حمایت از مواضع رژیم عراق پرداخت، و حتی پروازهای شرکت هواپیمایی ملی ایران به مسقط را قطع کرد. بعد از فتح خرمشهر، دولت عمان مواضع ضد ایرانی خود را تعدیل نمود و پس از جنگ تحمیلی و به ویژه بعد از بحران خلیج فارس، روابط خود با ایران را در تمامی سطوح گسترش داد.

 

پی نوشتها :

1. در مطالب مربوط به کشور عمان از کتاب «عمان» اثر عباس یگانه استفاده شده است.

2. این آمار مربوط به سال 1363 / 1984 است.

3. خط عمود منصف، خطی است که رودخانه را به دو قسمت مساوی تقسیم می نماید.

 

منبع:

کتاب مسایل منطقه ای ایران

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد